پرنیای دلبندم
سلام به همگی
امروز دومین جلسه آموزش موسیقی پرنیا بود... امروز هم مربی او ازش کلی تعریف کرد و گفت ما معمولا در جلسه دوم برای بچه ها فلوت را شروع نمی کنیم اما پرنیا آنقدر سریع یاد می گیره که امروز فلوت را هم آموزش دادم و او هم خیلی خوب یاد گرفت و امروز خیلی خوب می تواند نت های زاغی کجایی را با بلز بزند
بعد از کلاس من و پرنیا رفتیم تا برای مامان جون فاطمه یک لباس بخریم. در کنار آن فروشگاه یک فروشگاه لباس بچه گانه قرارداشت.
پرنیا سریع وارد مغازه شد و گفت مامان میشه برام یک لباس خوشگل بخری؟ من هم از فروشنده خواهش کردم تا چند تا لباس مخصوص خانه برایمان بیاورد. در میان چند لباس زیبا, پرنیا این لباس را خودش پسندید, راستش من خیلی خوشم نیامد اما هر چقدر هم سعی کردم که لباس دیگری را که در همین رده بود و البته به باور من خیلی زیبا تر از این بود بخرد او قبول نکرد
اینم چند تا عکس از انتخاب پرنیا برای یک لباس ساده :
اینم یک چشمک زیبا از پرنیا